بهاربهار، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

بهار زندگي من

تنهايي

1392/7/5 15:54
نویسنده : سمانه
209 بازدید
اشتراک گذاری
ديشب چه شب پر آشوبي بود براي منِ مادر. انگار صدها كيلومتر فاصله بود بين من و بهار... با اينكه بهار تنها چند متر آن طرف تر، آرام و راحت ( مثل هميشه) براي اولين بار در اتاق خودش تنها خوابيده بود، اما من! مثل تمام شبهاي شش ماه گذشته پر از فكر و خيال فرزندم يك لحظه خواب راحت نداشتم. اولين شبي بود كه جدا از دخترم خوابيدم و نخواستم بهار در آغوشم بخوابد و خودم تا نيمه شب بيدار بشينم و محو تماشايش شوم، خواستم مادر كافي باشم تا مادر كامل، خواستم دخترم از الان حس مستقل بودن را بچشد، خواستم درك كند لحظه هايي هم هست كه مادرش كنارش نباشد، خواستم وقتي به من احتياج پيدا كرد صدايم بزند تا كنارش بروم نه اينكه هر لحظه پيشش باشم... خواستم خودم هم از وابستگي بي نهايتم به فرزندم كم شود... بالاخره كه با همه سختي اش سحر شد... 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامانه بهار
7 مهر 92 20:59
سلام عزیزممممممممم





ماشالله که چه دخمل ناااااااااااااااااااازی داری





خدا برات حفظش کنه...





براش اسپند دود کن